اعتصاب دستیاران پزشکی؛ آموزش طب تخصصی در شرایط نابرابر

هشتگ از رزیدنتی بگو، دوباره داغ شده است. اخبار غیررسمی خودکشی یک دستیار (رزیدنت) دیگر دوره تخصصی پزشکی که در رشته تخصص زنان دانشگاه شهید بهشتی مشغول تحصیل بوده و بعد از انصراف ۵ نفر از ۶ نفر رزیدنت ارتوپدی سال اول بیمارستان امام حسین که تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اداره می‌شود، آغازگر حرکتی شد که حالا خود را در اعتصاب دستیاران این بیمارستان نشان داده است. اعتراضی که در تاریخ اعتراضات صنفی پزشکان و دانشجویان پزشکی در ایران بی‌سابقه است. ایران‌وایر در این گزارش در گفت‌وگو با یک پزشک متخصص داخلی ساکن آلمان و یک رزیدنت رشته داخلی عمومی ساکن تهران به واکاوی دلایل بروز این اعتراض تاریخی و آن‌چه پشت پرده نظام نابرابر آموزش پزشکی در ایران می‌گذرد، پرداخته است.c_250_150_16777215_00___images_banners_resident2.jpg__930x510_q85_box-017700379_crop_subsampling-2_upscale.jpg

***

وضعیت رزیدنت‌ها یا همان دستیاران پزشکی که در حال گذراندن دوره آموزش تخصص خود هستند، در ایران بسیار نامناسب است. مرگ «منیر فروغی»، دانشجوی دوره تخصص زنان بیمارستان طالقانی تهران که برخی منابع غیررسمی می‌گویند خودکشی بوده، شمار رزیدنت‌های درگذشته سال جاری را در ایران به ۱۱ نفر رسانده است. بعضی اما گفتند خانم فروغی، کرونا گرفته و خودکشی نکرده است. دلیل مرگ منیر فروغی هر چه که باشد، خودکشی دست‌کم سه رزیدنتی که پیش از او جان باخته بودند، تایید شده و حتی عنوان «خودکشی سریالی» را نیز از برخی رسانه‌های ایران دریافت کرده است. 

علاوه بر این اخبار ناگوار، رییس سازمان نظام پزشکی ایران از عدم تمایل پزشکان عمومی برای شرکت در دوره تخصص خبر داده و گفته است که در برخی رشته‌ها، مانند جراحی عروق با وجود ظرفیت ۱۸ نفره، فقط دو نفر متقاضی آموزش در دوره تخصص وجود داشته‌اند و در برخی دیگر از رشته‌ها، مانند قلب و طب اورژانس، ظرفیت خالی بسیار است.‍ 

هفته پیش هم برای چندمین بار در طی یک سال اخیر، صدای اعتراض و حق‌خواهی دانشجویان پزشکی و پزشکان جوانی که دوران آموزش تخصص را می‌گذرانند، در توییتر و سایر شبکه‌های اجتماعی، بلند شد. کاربری در توییتر با نام «صابر خرم»، که ظاهرا رزیدنت سال اول رشته ارتوپدی دانشگاه شهید بهشتی بوده، از انصراف ۴ نفر از ۶ رزیدنت همکار خود خبر داده و گفته بود خودش و فرد دیگری با نام «علی» هم که انصراف نداده‌اند، دل و دماغی برای ادامه دادن ندارند. او سیستم سلسله مراتبی رزیدنتی را «برده‌داری نوین»، «تخریب شخصیت» و «توهین به انسانیت» خوانده بود. البته، نام او هم بعدا به لیست انصراف داده‌ها اضافه شد.

با این‌که این کاربر حرفی از واقعه خاصی به‌عنوان دلیل انصراف همکارانش یاد نکرده، برخی کاربران گفته‌اند که یک رزیدنت سال چهارم رشته ارتوپدی بیمارستان امام‌ حسین، رزیدنت‌های سال اولی زن را آزار می‌داده و رزیدنت‌های سال اولی مرد را کتک زده است.

کمتر از دو روز بعد از ماجرای انصراف رزیدنت‌های سال اولی ارتوپدی بیمارستان امام حسین، یعنی در روز هشتم آبان‌ماه، نامه‌ای که روی سربرگ شورای صنفی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پرینت شده بود، در شبکه‌های اجتماعی بارها بازنشر شد. این نامه می‌گفت که رزیدنت‌های بیمارستان امام حسین «از شرکت در درمانگاه‌ها، اعمال جراحی الکتیو و اقدامات پاراکلینیک الکتیو و ویزیت بیماران الکتیو خودداری خواهند کرد؛ اما طبق وظیفه اخلاقی خدمت‌رسانی به بیماران اورژانسی ادامه خواهد یافت.»

این دستیاران تخصص یا همان دانشجوهای دوره تخصص رشته‌های مختلف پزشکی در نامه خود خواستار حداقل دو برابر شدن کمک هزینه دستیاران از ابتدای سال ۱۴۰۰ و واریز فوری مابه‌التفاوت شش ماهه اول سال، افزایش کارانه تا ۴ درصد، پوشش بیمه مسوولیت برای دستیاران و پرداخت حق کمک جراح به رزیدنت‌ها را مطالبه کرده بودند. 

با دست‌به‌دست شدن این نامه در فضای مجازی، تصویری از پزشکان جوان سفید‌پوش و ماسک به صورت، نشسته در سالن آمفی تئاتر بیمارستان امام حسین منتشر شد که نشان از وفای به عهد آن‌ها داشت. اما این اعتراض صنفی که به نظر می‌رسد شعله آن به این زودی‌ها خاموش نخواهد شد، از کجا نشات می‌گیرد؟

 

در نظام آموزش پزشکی اصل بر نابرابری است

«احمد»، پزشک متخصص داخلی ساکن آلمان که دوره پزشکی عمومی خود را در دانشگاه تهران گذرانده و مدتی را هم در شهرهای اطراف تهران، طبابت کرده، درباره نظام سلسله مراتبی آموزش پزشکی در ایران، می‌گوید: «تحصیلات پزشکی در ایران به‌صورت سلسله‌مراتبی است. رزیدنت‌های سال یک، دو، سه و چهار با هم در شرایط برابری نیستند. البته به استاد، فرهنگ سازمانی بیمارستان و دانشگاه هم بستگی دارد، ولی در کل نظام آموزش پزشکی، به‌گونه‌ای است که سال یک خیلی کار می‌کند، شیفت‌های زیاد دارد و ۲۱ روز در ماه را شب در بیمارستان است. عملا در ماه هفت عصر را می‌تواند بیرون از بیمارستان باشد و آن هم به سختی وقت می‌شود مایحتاجش را خرید کند.»

احمد درباره قلدری و زورگویی رزیدنت‌های سال بالایی‌ نسبت به سال پایینی‌ها نیز به «ایران‌وایر» می‌گوید: «در ایران معمول است که سال بالایی‌ها به سال پایینی‌ها زور بگویند. در آلمان اصلا این‌طور نیست. ریشه این موضوع بیشتر در فرهنگ استاد و شاگردی است که رابطه نابرابر را به رزیدنت‌های سال‌های مختلف هم منتقل کرده است.»

زورگویی و قلدری رزیدنت‌های سال بالایی را «بهنام»، رزیدنت سال دوم رشته داخلی در یکی از بیمارستان‌های مرکز تهران نیز تایید می‌کند. او درباره این نظام سلسله‌مراتبی به ایران‌وایر می‌گوید: «اساتید به جای این‌که وقت بگذارند و آموزش بدهند فقط بار روانی و فشار کاری ایجاد می‌کنند، چون بسیاری از آن‌ها در مراکز خصوصی کار می‌کنند و وقت کمتری برای بیمارستان‌های آموزشی می‌گذارند. این فشار هم به صورت پلکانی روی رزیدنت سال بالا، پایین‌تر، پایین‌تر و بعد رزیدنت سال اول قرار می‌گیرد. در سال اول رزیدنتی، ساعت کاری و کشیک‌ها خیلی زیاد است. فشار از طرف سال بالایی‌ها طاقت‌فرساست، چون اساتید روی آن‌ها هم فشار می‌آورند و غیرمنطقی برخورد می‌کنند. انتظار دارند که یک رزیدنت سال اول به اندازه یک متخصص بتواند بیمارانش را مدیریت کند. به همین‌خاطر هم ما با ترس و لرز از اساتید سوال می‌پرسیم و به آن‌ها دسترسی پیدا می‌کنیم.»

احمد که دوره تخصص خود را در آلمان گذرانده، نیز به تجربه خود اشاره کرده و می‌گوید: «یکی از دلایلی که من مهاجرت کردم، وضعیت آموزش پزشکی در ایران بود. زورگویی سال بالایی نسبت به سال پایینی بخشی از ساختار است و چون سیستم این‌طور طراحی شده که افراد با هم برابر نباشند، کسی که قربانی قلدری و زورگویی سال بالایی‌ها بوده هم وقتی به سال‌های بالاتر می‌رسد، خود نسبت به کسی که سال پایینی است، زورگویی می‌کند.»

او که اکنون در آلمان کار می‌کند، با تاکید بر ساختاری بودن سیستم تبعیض در نظام آموزش پزشکی در ایران، می‌گوید: «کنار زورگویی استاد و سال بالایی، بحث سهمیه‌های خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران را هم بگذارید. این افراد نه تنها در انتخاب رشته، بلکه در آزمون تخصص هم سهمیه دارند و در همه مراحل تحصیل و بعد از آن قدرت ایدئولوژیکی دارند که شکل ساختاری زورگویی را به حد اعلای خود رسانده است.»

 

حجم «ترسناک» کار رزیدنت‌ها

به گفته بهنام، پزشک و رزیدنت سال دوم  داخلی، حجم و فشار کاری روی رزیدنت‌ها به قدری «ترسناک» است که قابل تصور نیست. او با حساب کردن تعداد ساعاتی که در هفته کار می‌کند، به ایران‌وایر می‌گوید: «سال اول رزیدنتی تقریبا یک روز در میان کشیک بودیم. این یعنی ۱۵ تا ۲۴ ساعت در ماه کشیک بودیم. روزهای بعد از این، کشیک‌ها را هم تا ساعت یک و یک و نیم بعدازظهر کار می‌کردیم. این یعنی، حدود ۳۰ تا ۳۲ ساعت کار مداوم در یک شیفت. بعد از آن استراحت بود تا صبح روز بعد به همین منوال. الان که سال دوم هستم، ۱۰ تا شیفت ۲۴ ساعته در ماه دارم و بقیه روزهای هفته را هم صبح تا ظهر هستم. این یعنی حدود ۱۰۰ ساعت کار در هفته. ساعات استراحت من، با این اوصاف ۶۸ ساعت است.»

بهنام همچنین به حقوقی که ماهانه از سوی بیمارستان به او پرداخت می‌شود، اشاره کرده و می‌گوید: «حدود دو میلیون و ششصد هزار تومن حقوق از بیمارستان می‌گیرم. برای افراد متاهل حدود ۳ میلیون و دویست هزار تومان است که آن هم زیر خط فقر است. اگر ساعت کاری ما را در نظر بگیرید و تقسیم به آن کنید، می‌بینید که بابت هر ساعت کاری، فقط ۶۵۰۰ تومن حقوق می‌گیریم. این را بگذارید کنار آن فشار، استرس و مسوولیت رزیدنتی.»

به اعتقاد این پزشک جوان در حال آموزش، او بیشتر برای دانشگاه یک نیروی کار است تا فردی که باید آموزش ببیند تا در آینده بیماران را مداوا کند. او ادامه می‌دهد: «ما حجم بالایی از بیمار را هر روز ویزیت می‌کنیم. روتیشین‌های مختلفی از بخش‌های متفاوت را می‌بینیم ولی فقط می‌دویم که کار بیماران را انجام دهیم. آموزش خیلی کم است، چون وقت نداریم و نمی‌رسیم.»

احمد نیز معتقد است که رزیدنت‌ها برای بیمارستان‌های دانشگاهی ایران، حکم «نیروی کار مفت» را دارند. او در این باره نیز به ایران‌وایر می‌گوید: «سیستم پزشکی و درمانی ایران ضعف زیرساختی خود در حوزه ذخیره داده‌های بیمار و چندباره‌کاری‌های ناشی از آن را به رزیدنت‌ها تحمیل می‌کند. هزینه‌هایی که این نداشتن نظام داده‌ها و وصل نبودن سیستم بیمارستان‌های مختلف به هم در پی دارد را با بیگاری کشیدن از رزیدنت‌ها جبران می‌کنند. در آلمان رزیدنت‌ها به‌اندازه یک کارمند با تحصیلات عالی درآمد دارند و می‌توانند خرج خود و خانواده‌شان را تامین کنند.»

 

حتی بیمه هم نیستیم!

بهنام درباره پوشش بیمه مسوولیت رزیدنت‌ها در بیمارستان‌های ایران نیز توضیحاتی ارائه کرده و می‌گوید: «اگر خطای پزشکی صورت بگیرد و جریمه یا دیه‌ای مقرر شود، بیشترین درصد را استاد باید پرداخت کند؛ ولی بسته به این‌که رزیدنت سال چندم هستیم، درصدی بین ۵ تا ۱۰ درصد مشمول رزیدنت می‌شود. ما بیمه‌ای از طرف بیمارستان نداریم و رزیدنت بودن جزو سوابق کاری ما محسوب نمی‌شود. حق بیمه مسوولیت و بیمه درمانی را هم خودمان به‌صورت سالانه پرداخت می‌کنیم؛ چون بیمارستان و دانشگاه خدمات این چنینی ارائه نمی‌کند، ولی خب برای یکی‌دوباری که من در یک سال گذشته کووید گرفتم، مبلغی پرداخت نکردم و خود بیمارستان هزینه‌ها را پوشش داده است.»

 

دانشجوهای پزشکی ترجیح می‌دهند کار زیبایی کنند تا متخصص شوند

علاوه بر این‌ها، بهنام، رزیدنت سال دوم داخلی ساکن تهران، درباره وحشتی که میان دانشجوهای رشته پزشکی برای نزدیک شدن به دوره تخصص وجود دارد نیز به ایران‌وایر می‌گوید: «فقط در رشته و دربیمارستان ما، اول سال گذشته حدود شش هفت نفر انصرافی داشتیم. با این که یک‌ سال هم درس خوانده بودند و یکی دو سال محروم از امتحان دستیاری می‌شوند، اغلب ترجیح می‌دهند انصراف داده و مهاجرت کنند. بسیاری از پزشکان عمومی هم دستِ آخر به‌عنوان پزشک عمومی کار پوست و زیبایی می‌کنند.»

او در پایان می‌گوید: «الان وضعیت به‌نحوی است که بعد از فارغ‌التحصیلی اغلب بچه‌های عمومی قبل از این‌که به این فکر کنند که چه رشته‌ای بخوانند از خودشان می‌پرسند که بروند یا بمانند. من خودم هم دوست داشتم که مهاجرت کنم ولی به‌خاطر شرایط خانواده و مشکلاتی که داشتم با خودم کنار آمدم که بمانم، هر چند می‌دانم که رفتن خیلی بهتر از ماندن است.»

ایران وایر